English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 231 (5708 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
policies U بیمه نامه
policy U بیمه نامه
insurance policies U بیمه نامه
insurance policy U بیمه نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
accountable mail U پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
agreed value policy U بیمه نامه با ارزش توافق شده
all risk insurance policy U بیمه نامه تمام خطر
average clause U عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
bearer policy U بیمه نامه بدون نام
blanket policy U بیمه نامه کلی
blanket policy U بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
blanket policy U بیمه نامه جامع
comprehensive insurance policy U بیمه نامه جامع
cover note U بیمه نامه موقت
cover note U گواهی بیمه نامه
covering note U بیمه نامه موقت
floating policy U بیمه نامه متغیر
mixed policy U بیمه نامه مختلط
open policy U بیمه نامه باز
open policy U بیمه نامه قابل تغییر
open cover U بیمه نامه باز
policy holder U دارنده بیمه نامه
time policy U بیمه نامه دریایی با مدت محدود
time policy U بیمه نامه مدت دار
underwrite policy U بیمه نامه را فهر نویسی کردن
unvalued policy U بیمه نامه ارزش گذاری نشده
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
valued policy U بیمه نامه با ارزش معین
Other Matches
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
insurance permium U حق بیمه
insurer U بیمه گر
assurer U بیمه گر
insurers U بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif& U بیمه
insurance premium U حق بیمه
underwriter U بیمه گر
insurer, underwriter U بیمه گر
assurances U بیمه
level premium U حق بیمه
underwriters U بیمه گر
aids to trade U بیمه
insurance U حق بیمه
insurance U بیمه
assurance U بیمه
premiums U حق بیمه
premium U حق بیمه
insurance certificate U گواهی بیمه
insurance certificate U بیمه اتکایی
insurance certificate U بیمه مشترک
life insurance U بیمه زندگی
insurance broker U واسطه بیمه
insurance broker U دلال بیمه
life insurance U بیمه عمر
assurances U بیمه عمر
insurance agent U عامل بیمه
insurance agent U نماینده بیمه
assurances U گستاخی بیمه
insurance company U شرکت بیمه
insurance cover U پوشش بیمه
pension insurance U بیمه بازنشستگی
old age insurance U بیمه بازنشستگی
marine insurance U بیمه بحری
marine insurance U بیمه دریایی
property insurance U بیمه دارائی
policy holder U دارنده بیمه
actuaries U متخصص بیمه
actuary U کارشناس بیمه
actuary U متخصص بیمه
insurance U پول بیمه
insured U بیمه شونده
insured U بیمه شده
insure U بیمه کردن
insurance policies U قرارداد بیمه
leading insurer U بیمه گر اصلی
joint insurance U بیمه اشتراکی
insured, policy holder U بیمه شده
insured U بیمه گذار
social insurance U بیمه اجتماعی
insurant U بیمه گذار
reinsurer U بیمه گر اتکائی
insurance policy U سند بیمه
insurance policies U سند بیمه
reinsurance U بیمه مجدد
reinsurance U بیمه اتکایی
reinsurance U بیمه اتکائی
insurance policy U قرارداد بیمه
actuaries U کارشناس بیمه
assurance U بیمه عمر
premiums U وثیقه حق بیمه
contingency insurance U بیمه احتیاطی
credit insurance U بیمه اعتبار
assurer U بیمه کننده
assurable U بیمه کردنی
coinsurance U بیمه مشترک
liability insurance U بیمه بدهی
deductible U فرانشیز بیمه
accident insurance U بیمه تصادفات
liability insurance U بیمه تعهدی
accident insurance U بیمه حوادث
to u. a policy of insurance U سند بیمه
blanket insurance U بیمه کلی
premiums U مبلغ بیمه
class d allotment U کسورات بیمه
premium U وثیقه حق بیمه
co insurance U بیمه مشترک
coinsurance U بیمه اتکایی
cargo insurance U بیمه محمولات
cargo insurance U بیمه بار
wagering policy U بیمه قماری
cargo insurance U بیمه محموله
comprehensive insurance U بیمه جامع
comprehensive insurance U بیمه کامل
premium U مبلغ بیمه
unemployment insurance U بیمه بیکاری
industrial insurance U بیمه صنعتی
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
assuring U بیمه کردن
insurable U بیمه کردنی
health insurance U بیمه تندرستی
assure U بیمه کردن
national insurance U بیمه ملی
health insurance U بیمه بهداشت
national insurance U بیمه اجتماعی
insurable U بیمه شدنی
assures U بیمه کردن
health insurance U بیمه بهداشتی
insurable U قابل بیمه
life assurance U بیمه جان
assurance U گستاخی بیمه
life assurance U بیمه عمر
fire insurance U بیمه حریق
assured U بیمه شده
assured U بیمه گزار
hull insurance U بیمه بدنه
term insurance U بیمه موقت
insurability U بیمه برداری
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
coinsure U بیمه اتکایی کردن
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
indemnify U غرامت بیمه زیان
cif U بیمه و هزینه حمل
claim of insurance U ادعای اخذ بیمه
contingency cover U بیمه حمل احتیاطی
insurance and freight cost U هزینه بیمه و حمل
insured value U ارزش بیمه شده
fire insurance U بیمه اتش سوزی
adjuster U کارشناس در خسارت بیمه
all risk insurance U بیمه تمام حوادث
averaging U متوسط خسارت در بیمه
averages U متوسط خسارت در بیمه
credit insurance U بیمه نمودن اعتبار
assuror U بیمه کنندهء عمر
averaged U متوسط خسارت در بیمه
average U متوسط خسارت در بیمه
cover note U گواهی پوشش بیمه
marine insurance U بیمه حمل دریایی
assurer U بیمه کنندهء عمر
ordinary life insurance U بیمه عمر عادی
endowment assurance U بیمه عمر مختلط
dole U حق بیمه ایام بیکاری
reinsure U دوباره بیمه کردن
prohibited risk U خطر بیمه نشدنی
proposal form U فرم درخواست بیمه
reinsure U بیمه اتکایی کردن
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
insure U بیمه بدست اوردن
public liability insurance U بیمه تعهدات عمومی
reasure U دوباره بیمه کردن
third party insurance U بیمه شخص ثالث
re assurance policy U قرارداد بیمه اتکایی
to rate up U بیمه زیاد گرفتن از
underwriter U صادرکننده بیمه دریایی
war risk insurance U بیمه خطر مرگ
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
underwriters U صادرکننده بیمه دریایی
assures U بیمه کردن عمر
assuring U بیمه کردن عمر
professional liability insurance U بیمه تعهدات شغلی
assure U بیمه کردن عمر
give someone one's word <idiom> U قول دادن یا بیمه کردن
automobile liability insurance [American E] U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
coverings U تامین زیان و خسارات بیمه
self insured U خود بخود بیمه شده
take out an insurance policy U قرارداد بیمه را منعقد کردن
to be voluntarily insured U داوطلبانه بیمه شده بودن
disposable income U درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
third-party motor insurance [British E] U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
indemnify U بیمه کردن جبران خسارت
to be compulsorily insured U اجباری [الزامی] بیمه بودن
motor vehicle liability insurance U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
to have compulsory insurance [cover] U اجباری [الزامی] بیمه بودن
average stater U کارشناس تعیین خسارت بیمه
lloyd's U بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
covers U تامین زیان و خسارات بیمه
cover U تامین زیان و خسارات بیمه
average adjuster U کارشناس تعیین خسارت بیمه
cost insurance, freight U قیمت بیمه و هزینه حمل
class n allotment U کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
freight and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
social security U بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
What's your insurance company? U شرکت بیمه شما کدام است؟
voyage policy U بیمه کشتی در تمام مدت یک سفر
Recent search history Forum search
1پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
1what is Labbad
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1Leberschwellung
0معادل دهلیز خسارت در بیمه loss corridor
0مفهوم loss corridor یا دهلیز خسارت در بیمه
0بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
2هر کاری می کنم متن رو به فارسی ترجمه نمیکنه.
0google translatero emtehan kon hatman jawab mide. متوجه منظورتون نشدم. یعنی دیگه از برنامه شما استفاده نکنم و برم از گوگل ترانسلت استفاده کنم؟ اون که ترجمه هاش داغونه. لطفا راهنماییم کنید من برای پایا
1بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرس‌ها و حجره‌ها درمسجدـمدرسه‌های شاخص دوره‌ی قاجار در تهران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com